موج مهاجرت سلبریتی ها از گلشیفته تا ریحانه / چرا مهاجرت مهراد جم از ایران خبرساز شد ؟
این روزها به دلیل وضعیت اقتصادی کشور و قرار گرفتن بخش زیادی از مردم در مضیقه اقتصادی و این واقعیت که خیلیها باید دور بسیاری از آرزوهایشان خط قرمز بکشند؛ مسیر زندگی و تصیمات سلبریتیها بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد.
چرا مهاجرت مهراد جم از ایران خبرساز شده است؟
مهراد جم متولد مرداد ۱۳۷۶ در آبادان است. نام اصلی او محسن سعیدی کیاست که با نام هنری مهراد جم فعالیت میکند.
سپس مهراد جم در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ وقتی ۲۲ ساله بود اولین قطعه خود بنام شمال را منتشر کرد و قطعه بعدی مهراد جم هم به نام «غمت نباشه»، در تاریخ ۳۰ اردیبهشت منتشر شد، یعنی ۲۱ روز بعد از انتشار نخستین تک آهنگش. به این ترتیب او در فاصله زمانی کمتر از یک ماه و با داشتن فقط دو آهنگ توانست در شبکههای اجتماعی مطرح شود.
مهراد جم اولین کنسرتش را در بهمن سال ۹۸ در جزیره کیش برگزار کرد که با حواشی بسیار زیادی روبهرو شد. او به دلیل حرکات عجیب و داد زدنهای بدون دلیل بسیار جلب توجه کرد.
چند روز پیش بهمن بابازاده خبرنگار حوزه موسیقی با انتشار توییتی از مهاجرت مهراد جم خبر داد و نوشت که مافیای شرطبندی علت مهاجرت او از ایران بوده است.
اما علت حاشیهساز شدن این مهاجرت، ارتباط وی با دنیا جهانبخت سلبریتی پرحاشیه دنیای اینستاگرام بود. آنها با انتشار تصاویری نامتعارف از خود در اینستاگرام واکنش بسیاری از فعالان حوزه موسیقی و کاربران فضای مجازی را برانگیختند.
پستی که رابطه دنیا جهانبخت با مهراد جم را در صفحه این خواننده جوان به نمایش گذاشته میلیونها بازدید و دهها هزار کامنت دریافت کرده است.
دنیا جهانبخت که مدتی پیش به دلیل یک شکست عشقی تبدیل به یک چهره شناختهشده در فضای مجازی شد، بیش از ۹/۵ میلیون فالوئر در اینستاگرام دارد و دومین فرد با این میزان فالوئر در ایران است.
ریحانه پارسا بعد از مهاجرت به ترکیه چه خواهد کرد؟
ریحانه پارسا، بازیگر ۲۱ ساله «پدر» و «خوب بد جلف ۲» که سال گذشته فیلم کوتاه «شب» را نیز کارگردانی کرده بود، برای مشارکت در ساخت فیلم «زمان» از ایران مهاجرت کرد.
زمان؛ ماجرای زندگی شخصی ریحانه پارسا
طرح ساخت این فیلم که از ۲ سال پیش توسط پارسا (بر اساس تجربیاتی از زندگی شخصیاش) به نگارش درآمده بود، در حال حاضر به مرحله پیشتولید رسیده و بزودی در خارج از ایران مقابل دوربین خواهد رفت. زمان را از زندگی شخصی اش و اتفاقاتی که در سینما برایش رخ داده به نگارش درآورده که هم اکنون در مرحله پیش تولید است و مهاجرت او نیز به ساخت این فیلم برمی گردد.
یک کمپانی معتبر فیلم سازی فرانسوی سرمایه گذاری این فیلم را بر عهده گرفته است. گفته میشود فیلم با اسامی واقعی افراد ساخته خواهد شد و به نوعی افشاگری در سینمای ایران محسوب میشود. پارسا به عنوان بازیگر در فیلم «زمان» حضور نخواهد داشت، برای ساخت این فیلم لوکیشنها در خارج از ایران بازسازی میشوند و تعدادی از بازیگران ایرانی در آن ایفای نقش خواهند کرد.
تهدید ریحانه پارسا بعد از مهاجرت
ریحانه پارسا بعد از مهاجرت به ترکیه با انتشار یک استوری در اینستاگرام خود نوشت: طبق حرفهای چند روز گذشته در رابطه با تصمیمات جدیدی که برای خودم در نظر دارم، حرفها و تماسهای احتمالی و قابل حدس زده و گرفته شد. لازم میدونم اینجا جهت امنیت جسمی و روانی که ممکن است توسط برخی از دوستان از بنده سلب شود، عرض کنم این فشارها و تشنجها اگر ادامه داشته باشند مجبور به گفتن ناگفتههایی خواهم شد که تبعات و روسیاهی اش فقط برای خودشان است. بگذارید سکوتی که پیش گرفتم شکسته نشود... خدا خیرتان بدهد.
تعدادی از سلبریتی های مهاجرت کرده
بیبیسی که یکی از قدیمیترین و پر طمطراقترین رسانههای جهان به شمار میرود با این شعار که ما به شما اعتبار میدهیم دستمزدی به مراتب پایینتر از دیگر شبکهها به خبرنگاران و مجریان ایرانی میدهد. به گفته شاهدان، اغلب خبرنگاران ایرانی بیبیسی فارسی از رفاه حداقلی برخوردارند و خانههایشان معمولا در محلات کمبرخوردار لندن و در اندازههای بسیار کوچک است.
خیلی از این افراد مجبور هستند در آپارتمانهای ۳۰، ۴۰ متری حومه لندن و به صورت اشتراکی با دیگران زندگی کنند. این اتفاق وقتی ملموستر میشود که بدانیم دستمزد سالانه یک خبرنگار ایرانی در بیبیسی فارسی در بهترین حالت حدود ۳۵ هزار پوند در سال است. یعنی تقریبا ماهانه کمتر از ۳۰۰۰ پوند و وقتی بدانیم اجاره ماهانه یک آپارتمان ۳۷ متری در لندن حدود هزار پوند است به شرایط نه چندان مطلوب زندگی خبرنگاران این شبکه پی میبریم.
همین وضع بسیار معمولی هم سبب شد تا بعضی از این افراد ترجیح بدهند بیخیال اعتبار و کیفیت شوند و با دستمزدی که چند درصد بیشتر است راهی شبکه من و تو شوند. البته اینجا نباید از رادیو فردا غافل شد. شبکهای که بعضی از گویندگان ایرانی را جذب خود کرد و، چون دفتر اصلی اش در کشور چک است و هزینهها در این کشور به مراتب از لندن کمتر، اوضاع خبرنگاران ایرانی در آن بهتر از همکارانشان در بیبیسی فارسی است.
همین وضع بسیار معمولی هم سبب شد تا بعضی از این افراد ترجیح بدهند بیخیال اعتبار و کیفیت شوند و با دستمزدی که چند درصد بیشتر است راهی شبکه من و تو شوند. البته اینجا نباید از رادیو فردا غافل شد. شبکهای که بعضی از گویندگان ایرانی را جذب خود کرد و، چون دفتر اصلی اش در کشور چک است و هزینهها در این کشور به مراتب از لندن کمتر، اوضاع خبرنگاران ایرانی در آن بهتر از همکارانشان در بیبیسی فارسی است.
یک دفعه خبر رسید گزارشگر بیحاشیه و مودب فوتبال هم راهی انگلیس و تلویزیون ایران اینترنشنال شده است. رفتن از میهن و مهاجرت به کشوری دیگر فینفسه کار بدی نیست و نمیتوان کسی را به این دلیل سرزنش کرد. منتها شیوه رفتن و چرایی مهاجرت چیزی است که معمولا محل بحث است. در ادامه به همه چهره های معروف ایرانی و هنرمندان مهاجرت کرده و سرنوشت آن ها پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
مزدک میرزایی
مهاجرت مزدک میرزایی و شایعه پیوستنش به شبکه خبری ایران اینترنشنال باعث شد نگاهی داشته باشیم به همه کسانی که در سالهای اخیر رفتاری مشابه او داشتهاند و حالا از خیلیهایشان دیگر خبری نیست.
مهاجرت مزدک میرزای را باید در دسته مهاجرت خبرنگاران و اصحاب رسانه قرار داد. مزدک را احتمالا باید با افرادی مثل فرشید منافی، مهدی رستمپور و دهها خبرنگار بیبیسی فارسی، من و تو و حالا ایران اینترنشنال مقایسه کرد. نکته عجیب، اما همین آخری است. چرا کسی با کارنامه مزدک و رفتاری که همه از او به یاد دارند باید راضی شود به شبکهای بپیوندد که حداقل از نظر حرفهای هم در پایینترین سطح ممکن قرار دارد و فقط به لطف پولهای بادآورده محمد بن سلمان سر پا ایستاده است. شاید جواب در همین جمله آخر باشد. پول! آنطور که منابع آگاه به ما گفتهاند اوضاع زندگی خبرنگارانی که بهویژه بعد از سال ۸۸ به انگلیس و بیبیسی فارسی پیوستند چندان جالب نیست.
ورود شبکه ایران اینترنشنال به ماجرا، اما همه این معادلات را به هم زد. منابع آگاه میگویند اسکناسهای نفتی عربستان به عنوان منبع تمام نشدنی بودجه این شبکه باعث شده تا خبرنگاران معمولی آن حقوق سالانه ۷۵ هزار پوندی (یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان) دریافت کنند! یعنی بیش از دو برابر بیبیسی فارسی و این یعنی همان پیشنهادی که خیلیها نمیتوانند رد کنند.
دستمزد ماهانه ۶۲۵۰ پوندی در انگلستانی که خط فقر کمتر از ۲۰۰۰ پوند است یعنی یک زندگی با رفاه بالا که باعث کوچ گسترده خبرنگاران و مجریان بیبیفارسی، من و تو، رادیو فردا و خیلیهای دیگر به ایران اینترنشنال شده و حالا مزدک میرزایی آخرین کسی است که نتوانسته به آن نه بگوید. کسی که تا همین چند وقت پیش با هر گل تیم ملی فریاد میزد و رگ گردنش از باخت مقابل عربستان باد میکرد. انگار پول توانسته همه اینها را از یاد مزدک ببرد و او هم طعمه وسوسههای مالی بن سلمان شده است.
گلشیفته فرهانی
با فیلم «درخت گلابی» به کارگردانی داریوش مهرجویی به سینمای ایران معرفی شد. او درسال ۸۷ دست به تصمیم عجیبی زد که در زمان خودش حسابی خبرساز شد. آن هم مهاجرت گلشیفته به هالیوود برای همبازی شدن با لئوناردو دیکاپریو برای چند سکانس کوتاه در فیلم «ریدلی اسکات» بود که در نهایت منجر به ترک همیشگی این بازیگر از ایران شد. ازهمان ابتدا خیلیها تصور میکردند حضور گلشیفته فراهانی در هالیوود حتما روزگار پررونقی را به لحاظ سینمایی برای این بازیگر ایرانی رقم خواهد زد، اما بعد از گذشت چند سال به جای آثار سینمایی، حاشیههایی مثل برهنگی و عکس گرفتن کنار ستارههای هالیوود بود که اسم او را بین مردم سرزبانها میانداخت.
حالا چیزی نزدیک به ۱۱ سال از مهاجرت گلشیفته فراهانی از ایران گذشته؛ بازیگری که پیش از این در ایران بازی در نقشهای اصلی با کارگردانهای نام آشنا را تجربه میکرد، طی این ده سال ترجیح داد تا عمر بازیگری اش را در کارهای نه چندان موفق و کوتاه سینمای هالیوود صرف کند. بازیگری که بسیاری از اهالی سینما درباره او معتقدند که اگر مسیر هنری اش را در ایران ادامه میداد، احتمالا کارنامه پربارتری را به لحاظ هنری از خودش بر جای میگذاشت.
گلشیفته فراهانی با بازی در فیلم «خارج کردن»(Extraction) که در نتفلیکس پخش شد، نامش در میان مردم دنیا مطرح شد تا جایی که نتفلیکس برای او یک ویدیوی اختصاصی ساخت و کارنامهی هنری او را مرور کرد و همچنین نام او در لیست سلبریتیهای محبوب در سایت imdb در رتبه اول نیز قرار گرفت.
او در این فیلم که اولین ساختهی سم هارگریو در مقام کارگردانی است، در کنار کریس همسورث، ستارهی معروف هالیوود و دنیای ابرقهرمانها در نقش «نیک خان» بازی کرده است.
بعد از موفقیت این فیلم سینمایی، گلشیفته فراهانی برای اولین بار در یک سریال علمی-تخیلی خارجی به نام «هجوم»(Invasion) در نقش نقش همسر و مادر مهاجر سوریهای برای Apple TV+ بازی میکند.
رامسین کبریتی
همین چند سال پیش بود که موج مهاجرت بازیگران تلویزیونی به شبکه فارسی زبان جم در ترکیه قوت گرفت. از رابعه اسکویی گرفته تا چکامه چمنماه، پردیس افکاری و رامسین کبریتی که هرکدام از چهرههای شناخته شده تلویزیون به شمار میرفتند. تب مهاجرتی که عده زیادی علت آن را بیکاری و مشکلات مالی عنوان کردند؛ برای همین شبکه جمتیوی که قرار بود آینده بهتری را به لحاظ کاری برای این بازیگران ترک وطن کرده رقم بزند روزهای چندان روشنی را پیش رویشان نگذاشت.
تا جایی که تب و تاب این اتفاق بعد از ساخت چند برنامه تلویزیونی فروکش کرد و دیگر اثری از حضور پررنگ آنها در این شبکه نبود. در نهایت کار به جایی رسید که حتی زمزمه درخواست تعدادی از آنها برای بازگشت به ایران نیز از گوشه و کنار شنیده شد.
صدف طاهریان
سال ۹۴ بود که انتشار یک فیلم در فضای خبری حسابی سر و صدا کرد و رسانهها بهواسطه آن اعلام کردند که یک بازیگر ایرانی به نام «صدف طاهریان» برای پیوستن به شبکه جم از کشور خارج شده بازیگری که نه فقط مردم عادی که حتی اهالی فرهنگ و رسانه هم اسم او را تا به حال نشنیده بودند.
بعدها کاشف به عمل آمد که این خانم به اصطلاح بازیگر جز تجربه یکی دو نقش کوتاه در چند فیلم سینمایی تجربه چندان دیگری در سینمای ایران نداشته است. نکته تعجب برانگیز ماجرا اینجاست شخصیتی که علت رفتنش از ایران را فساد در سینمای ایران اعلام کرده بود حالا به جای بازیگری، به خاطر عکسهای برهنه جلوی دوربین بین کاربران فضای مجازی شناخته میشود.
رابعه اسکویی
او یکی از کسانی است که بعد از رفتن به شبکه جم مدت زمان زیاد طول نکشید که از این مهاجرت صراحتا ابراز پشیمانی کرد و گفت که قصد بازگشت به ایران را دارد تا جایی که اسکویی رفتنش به شبکه جم را یک دیوانگی بزرگ خواند. رفتنی که خودش علت آن را مشکلات مالی و بیکاری عنوان کرد. اسکویی سال گذشته به ایران برگشت و با بازی در سریال گاندو مجددا فعالیتش را در ایران آغاز کرد.